توزیع شام بین محرومین در شب ۴ماه مبارک رمضان

در خانه را که زدم کودکی شتابان در را باز کرد، با تعجب گفت از کجا اومدین انگار مدتهاست کسی در این خانه را نزده ، و من غذا در [...]

در خانه را که زدم کودکی شتابان در را باز کرد، با تعجب گفت از کجا اومدین انگار مدتهاست کسی در این خانه را نزده ، و من غذا در دست، می گویم چه فرقی میکند، خوشحالی در چهره اش موج می زند، وقتی در را بست به خودم آمدم ، وای بر من، اگر آرزوی کودک شهرم خوردن غذای گرم باشد …
در راستای اهداف موسسه و سیره حضرت علی (ع) و اطعام فقرا به لطف پروردگار و دستان پرتوان یکی از همیاران عزیز، دیشب سفره نیازمندان پر بود از عطر مهربانی، و دعاگوی شما رهپویان علی (ع)
مهرتان جاوید

نظرتان را بنویسید

لطفا نامتان را بنویسید
لطفا نظرتان را بنویسید

مرکز پزشکی هسته‌ای